-
چهار شمع
شنبه 11 آذرماه سال 1385 09:24
چهار شمع به آهستگی میسوختند ُ در آن محیط آرام صدای صحبت آنها به گوش میرسید شمع اول گفت من آرامش هستم،هیچکس نمیتواند شعلهَ مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودی می میرم.......سپس شعلهَ صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد. شمع دوم گفت:من ایمان واعتقاد هستم،ولی برای بیشتر آدم ها دیگر چیز ضروری در زندگی نیستم پس...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 آذرماه سال 1385 00:30
سکوت دلا شب ها نمی نالی به زاری سر راحت به بالین می گذاری تو صاحب درد بودی ناله سر کن خبر از درد بیدردی نداری بنال ای دل که رنجت شادمانی است بمیر ای دل که مرگت زندگانی است میاد آندم که چنگ نغمه سازت ز دردی بر نیانگیزد نوایی میاد آندم که عود تار و پودت نسوزد در هوای آشنایی دلی خواهم که از او درد خیزد بسوزد عشق ورزد اشک...
-
مناجات
یکشنبه 21 آبانماه سال 1385 13:16
پروردگارا! به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینش ده تا تفاوت این دو را بدانم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنن *جبران خلیل جبران *
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 آبانماه سال 1385 21:44
روزی در آخر ساعت درس یک دانشجوی دوره دکترای نروژی ، سوالی مطرح کرد: استاد،شما که از جهان سوم می آیید،جهان سوم کجاست ؟؟ فقط چند دقیقه به آخر کلاس مانده بود.من در جواب مطلبی را فی البداهه گفتم که روز به روز بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنم.به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند،خانه اش...
-
بدون عنوان
جمعه 5 آبانماه سال 1385 20:48
اخر این جاده کجاس؟ تا کجا باید رفت ؟
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 آبانماه سال 1385 01:54
هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند : «بیل گیتس» ، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت: «در دبیرستان خیلی چیزها را به دانشآموزان نمیآموزند» . او هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند، بیان کرد. اصول بیل گیتس به این شرح است: اصل...
-
درباره ی تدبیر خدا شک نکنی
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1385 18:20
داستان درباره کوهنوردی ست که می خواست بلندترین قله را فتح کند .بالاخره بعد از سالها آماده سازی خود،ماجراجو یی اش را آغاز کرد.اما از آنجایی که آوازه ی فتح قله را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از قله بالا برود.او شروع به بالا رفتن از قله کرد ،اما دیر وقت بود و به جای چادر زدن همچنان به بالا رفتن ادامه داد،...
-
فرصت عاشقی
شنبه 22 مهرماه سال 1385 00:16
زیارت نامه مولا امیرالمومنین علی (ع) ألسَلامُ علیکَ یا ولی الله، أَشهدُ أنکَ أوَلُ مَظلومِ وَ اولُ مَن غُصِبَ حَقَهُ، صَبَرتَ وَ احتَسَبتَ حَتی أتاکَ الیَقین، وَ أشهَدُ أنَکَ لَقیتَ اللهَ وَ أنتَ شهیدٌ، عَذَبَ اللهُ قاتِلَکَ بِأنواعِ العَذاب وَ جَدَدَ عَلیهِ العُذاب، جئتُکَ عارفاً بحَقِکَ، مُستَبصراً بِشَأنُکَ،...
-
شب قدر
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1385 17:30
شهادت عشق شهادت محبت شهادت مولای خوبی هاتسلیت. علی عشق است. علی ایینه تمام خوبی هاست. من چگونه با این کلمات از امام علی بگویم. که امشب تمام دینا اسمان زمین گریه مکنند. ای علی چه راحت پر کشیدی رفتی گریه یتمان ماند کوفه .کوفه بی وفا سبحان الله. کلمات ناقص من شاید بتواند واژه تسلیت من برساند
-
فرشته پلاک طلایی میخواد !
شنبه 15 مهرماه سال 1385 00:17
قرار بود لِی لِی بازی کنند ، دختر کوچولوهای محله رو می گویم ، دو به دو ولی تعدادشان 5 نفر بود ، یا باید یکی پیدا میشد و3 گروه دونفره می شدند و یا اینکه یکی کم می شد ، هرچه فکر کردند کسی را پیدا نکردند که بروند به دنبالش، پس به ناچار باید یکی کنار گذاشته می شد . ده، بیست ،سی ،چهل آوردند و قرعه به نام یکی از دختر کو...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 مهرماه سال 1385 10:30
خدایا مرا به تدبیر خود از تدبیرم؛ و به اختیارت از اختیارم بی نیاز کن و در مورد بیچارگیم مرا در نظر داشته باش.
-
تولدت مبارک
پنجشنبه 6 مهرماه سال 1385 21:01
واوووووووووو ماه مهر رسیده تولد ابجی خانم ما شد یهنی ۸ مهر ماه امید وارم که شونصد سال زنده باشه این شعرم تقدیم به شوما آرزومی کنم، شادمان باشی، وبه بهترین هادست یابی.... چه بدون باور رویا وتلاش برای رسیدن به آن، شادمانی آیا معنایی خواهد یافت ؟ *تئوفیل گوته* جون خودم خودمو خفه کردم همین دوخط رو هم نویشتم
-
ماه مبارک رمضان
سهشنبه 4 مهرماه سال 1385 15:22
سفره بی انتهای الهی گستـرده مـی شود تـا حقیقت جویان و حقیقت خواهان با بهره گیری از عظمت , کرامت و فضای انباشته از رحمـت ماه رمضان دلها و جانهای خود را نورانــی و به خدا نزدیک تر کنند. برکت روزه روزها, توسل و دعا و ذکـر و تلاوت قرآن در این ماه, نور حقیقت را بر دلهای مومنان می تاباند....
-
آن جا که خدا هست
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1385 09:47
یکی از دوستان ملانصرالدین به کنایه از او پرسید: - اگر بگوئی خدا کجاست یک سکه به تو می دهم . ملانصرالدین پاسخ داد : اگر بگوئی خدا کجا نیست ، دو سکه به تو می دهم .
-
بازنده کوچک
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1385 04:06
من و تو مثل خانه های شطرنج ایم ، من سیاه ، تو سپید . چسبیده به هم ، اما دور. من ، روشنی تابناک ترا نمی بینم . و مات ام از بزرگوارای تو ، که در سیاهی من ، پی نوری . بی هوده می آزارم ات ، و تو مهره - گذشت - ات را پیش می رانی. و تاج شاهی ات را بر سرم می نهی ، و بازی را واگذار می کنی. حــــــــــال آن کـــه ، پیش از آغاز...
-
تمنا باید قوی باشد
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1385 11:06
استاد شاگردش را به کنار دریاچه ای برد و گفت : - (( امروز به تو یاد می دهم که اخلاص واقعی چیست .)) از شاگردش خواست تا همراهش وارد دریاچه شود ؛ بعد سر مرد جوان را گرفت و او را زیر آب برد . یک دقیقه گذشت . اواسط دقیقه دوم ، پسرک با تمام قوا دست و پا می زد تا خودش را از دست استادش رها کند و به سطح آب بیاید . بعد از دو...
-
مبعث پیام آور وحی ، پیامبر نور ورحمت بر مسلمانان جهان مبارک باد
یکشنبه 29 مردادماه سال 1385 17:08
بسم الله الرحمن الرحیم اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. سوره مبارکه علق ( آیه 1-5) بخوان به نام پروردگارت که آفرید. همان که انسان را از خون بسته اى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه...
-
بدون شرح
جمعه 27 مردادماه سال 1385 06:44
لبخند آخرین من دروغ معصومانه بود برای پنهان کردن داغ دل دیوانه بود آوازم در غم آسمان در گلویم خشک می شود فریادی به کوچکی قفسم در شیار این حصار می شکند گناهم چیست ؟ پرو بال داشتن ؟ یا عاشق بودن؟ یا شاید آواز خواندن ... ای یادگار روزهای زرد پائیز مهم نیست که اکنون دلت برای کسی دیگر می تپد مهم آن است که من برای همیشه...
-
تولد تولد تولدت مبارک ... مبارک مبارک تولدت مبارک
یکشنبه 22 مردادماه سال 1385 02:11
به نام آنکه او را آفرید سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام هزاران گل سلام تقدیم به بهترین داداش دنیا و دوستان خوبش هرسال وقتی 22 مرداد هزاران شهاب به سمت زمین هجوم میاوردن از خودم می پرسیدم چه اتفاقی افتاده که آسمونیا میخوان خودشونو به زمین برسونن؟.... و امسال فهمیدم اونا به پیشواز حضور مسافری میان که...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 مردادماه سال 1385 13:35
ساقی امشب باده از بالا بریز باده از خم خانه مولا بریز باده ای بی رنگ و آتش گون بده زان که دوشم داده ای افزون بده ای انیس خلوت شبهای من می چکد نام تو از لب های من محو کن در باده ات جام مرا کربلایی کن سرانجام مرا یا علی درویش و صوفی نیستم راست می گویم که کوفی نیستم لیک می دانم که جز دندان تو هیچ دندان لب نزد بر نان جو...
-
... زندگی را امروز آغاز کنیم
سهشنبه 10 مردادماه سال 1385 14:03
مرگ تدریجیِ ما آغاز خواهد شد اگر سفر نکنیم اگر مطالعه نکنیم اگر به صدای زندگی گوش فرا ندهیم اگر به خودمان بها ندهیم مرگ تدریجیِ ما آغاز خواهد شد هنگامی که عزت نفس را در خود بکشیم هنگامی که دست یاری دیگران را رد بکنیم مرگ تدریجیِ ما آغاز خواهد شد اگر بنده ی عادت های خویش بشویم و هر روز یک مسیر را بپیماییم اگر دچار...
-
تو تنها مانده ای
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 06:31
تو تنها مانده ای نصر الله در خیبری به نام جنوب و هواپیماها دارند خندق می کنند و کودکان زخمی تشنه اند تو رفته ای از شریعه آب بیاوری شرم الشیخ کوفه است و جنوب ، نینوا! دارد جنوب شبیه کربلا می شود مدیترانه ، فرات است فرات ، عبای توست! برای این همه زخمی برای این همه بی کفن تنها ردای مهربان تو مانده است ! وگرنه این سران...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 تیرماه سال 1385 15:28
این تقدیم به شما خنکو خوب مخصوص تابستون
-
روز مادر
شنبه 24 تیرماه سال 1385 04:25
باغبان هستی: مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. باغبان هستی: مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که...
-
یادش بخیر
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1385 03:44
کاش فقط یه روز دیگه عمر داشتم بچه بودم از ادم بزرگ بودن خسته شدم
-
زندگی
یکشنبه 11 تیرماه سال 1385 07:25
دو روز مانده به پایان جهان، تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی. نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت،خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت، خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت،خدا سکوت کرد....
-
نجوای شبانه
جمعه 2 تیرماه سال 1385 00:31
در خویش میگدازم ودستانم شعله شعله به سمت تو قد میکشند در خویش میگذازم ولهیبه اه مکررم می شکافدو پیش میراند در خویش میگدازم و سجده سجده زمزمه ی ذکر تو را مرحم آرامشم میکنم در خویش می گدازم و قطره قطره بلور گدازنده اشک چون شهابهای داغ بی آرام از آسمانه ی چشمهایم جاریس بی خنکای عنایتت ، مقبول چز خاکستری در دستان باد...
-
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
دوشنبه 29 خردادماه سال 1385 18:11
تقدیم به دوستان خوبم ضریح گمشده عشق من پائیز آمد مثل پار باز هم، ما باز ماندیم از بهار احتراق لاله را دیدیم ما گل دمید و خون نجوشیدیم ما باید از فقدان گل خونجوش بود در فراق یاس، مشکی پوش بود یاس بوی مهربانی میدهد عطر دوران جوانی میدهد یاسها یادآور پروانهاند یاسها پیغمبران خانهاند یاس ما را رو به پاکی میبرد رو...
-
طنز ورزشی ...
جمعه 26 خردادماه سال 1385 15:25
شاهنامه ی فردوسی پور!!! ویژه ی جام حهانی 2006 شخصیت ها: فردوسی پور:راوی برانکو:زال چلنگر:سیمرغ علی دایی: رستم یک اتاق فرمان:سلطان محمود غزنوی مربی پرتغال:افراسیاب امیر تاجیک:عنصری ماکسیما:رخش فصل اول :بیوغرافی" راوی" ابوالعادل فردوسی پور: _ منم عادل و " جام جم" حامی ام / ز اصحاب آکبند "ضرغامی" ام بسی رنج بردم در این...
-
فضائل فاطمه ( علیها السلام)
جمعه 19 خردادماه سال 1385 22:44
بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر «(اى رسول!) ما به تو کوثر عطا کردیم، پس تو هم (به شکرانه آن نعم) براى خدا نماز بگزار و (شتر) قربانى کن، بدرستى که دشمن بد گوى تو دم بریده و فاقد نسل است» . شان نزول به نوشته ابن اسحاق - متوفاى 151 ه.ق - قاسم فرزند رسول خدا ( صلى الله علیه و...