برای دیدن عکس در اندازه واقعی بروی آن کلیک کنید
بعد از هزارو سیصد وچهل وچند سال از خود پرسیده ای که چرا اینان خود را « راهیان کربلا» نامیده اند ، با این همه شیدایی که گویا هنوز قافله سال شصت ویکم هجری قمری به بیابان نرسیده است ؟
مگر آنان سر مبارک امام عشق را بر فراز نیزه ندیده اند ؟
مگر شفق را ندیدهاند که چه سان در خون نشسته است؟
مگر بوی خون را نشنیده اند ؟....وبر علم هایشان نوشته اند : کل ارض کربلا وکل یوم عاشورا !
مگر کربلا از سیطرهء زمان ومکان خارج است که همه جا کربلا و همهءروزها عاشورا ؟
مرا ببین که در پیشگاه ولایت سخن از زمان ومکان میگویم ! زمان و مکان « نسبت » است و برای آن که جوار مطلق ، از بلتدای اعراف بر عالم وجود می نگرد ، اینجا در پیشگاه ولایت ، سخن از زمان و مکان گفتن بی خردی است .
کربلا قلب زمین است وعاشورا قلب زمان .یعنی اصلا کربلا مطلق زمین است وعاشورا مطلق زمان ، وزاه های آسمان از اینجا شروع می شود ؛
از اینجا دروازه ای به عالم مطلق گشوده اند .
می پرسی که از متناهی چگونه می توان راهی به سوی متناهی جست ؟ این سرالاسرار خلقت است وگویی تقدیر اینچنین رفته است که اسرار ، اگر چه به بهای سرباختن حسین علیه السلام ، فاش شود .
◘
طرفه خراب ابادی است این سیاره زمین ، که از آن دروازه هایی به سوی نامتناهی گشوده اند: بیت الله ، حبل الله . کلام الله و.....ثارالله .
اقمار منطومه شمس ایمان را ببین آنجا در طواف بیت الله که حصن ولایت است وحرم امن لااله الاالله .
آنجا سایهء بیت المعمور است وزمین و آسمان در این نا کجا آباد به هم می پیوندند ؛
یعنی از آنجا، فراتر از نسبت ها ،
دروازه ای به عالم اطلاق گشوده است وولی مطلق باید از این باب پای به عالم خاک گذارد ؛
یعنی علی علیه السلام باید در خانه کعبه متولد شود .
امام روح قبله وباطن بیت الله است ، اما وااسفا که ظاهر گرایان از کعبه نیز تنها سنگهای آن را می پرستند .
طرفه خراب آبادی است این سیاره زمین ... که در طواف شمس به سفری آسمانی می رود . هیچ از خود پرسیده ای که مقصد این سفر آسمانی کجاست ؟ زمین در طواف شمس است و شمس را نیز شمسی دیگر است که بر گرد آن ط.اف می کند وشمس شمس را نیز شمسی دیگر ؛
و همه در طواف شمس عشق ، مشکات ،نخستین، ولی مطلق. آه .... در یافتم ؛ مقصد این سفر آسمانی تویی .
مقصد تویی وآنان تو را رها کرده اند و برگرد دیواره هایی سنگی می چرخند!
ای همسفر ! اینجا حیر تکده عقل است ، بر گردهء زمین ،
در سفری آ سمانی با کهکشان ها،
در سفری آسمانی که مقصدش با اوست؛
سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی
|