شاهنامه ی فردوسی پور!!!
ویژه ی جام حهانی 2006
شخصیت ها:
فردوسی پور:راوی
برانکو:زال
چلنگر:سیمرغ
علی دایی: رستم یک
اتاق فرمان:سلطان محمود غزنوی
مربی پرتغال:افراسیاب
امیر تاجیک:عنصری
ماکسیما:رخش
فصل اول :بیوغرافی" راوی"
ابوالعادل فردوسی پور:
_ منم عادل و " جام جم" حامی ام / ز اصحاب آکبند "ضرغامی" ام
بسی رنج بردم در این سال ده / نود نمره دادم به فوتبال ده
به "فوتی" و "بالی" به جنگ نود / نهادم سرکارتان تا ابد
در این جام جم فتنه برپا کنم / نود "نورچشمی" سیما کنم
به بالا برم این یکی تا به عرش / ز عرش آورم آن یکی را به فرش
کنم نقد هر کس که طالب شوم / به هر کل کلی بنده غالب شوم
به جان برانکو که تا زنده ام / سوپر مجری "جام جم" بنده ام
صدا از اتاق فرمان:
_به فکت نهادی مگر آرمیچر / برانکو بود پشت خط منتظر
ببردی سرم را به شهنامه ات / برو بر سر اصل برنامه ات!
فردوسی پور( خارج از وزن):چه میکنه این اتاق فرمان!!!
فصل دوم : ورود برانکو و چلنگر به کارزار
فردوسی پور:
برانکو تلفنی مهمان ماست / بگوید به ما چار کلام حرف راست
کنارش چلنگر به اعجاز جم / کند ترجمه با لسان عجم
الا ایها الکچ ،چنینه سوال / که آیا رسد تیم ما تا فینال؟!!
برانکو(پس از ترجمه سوال ):
_فینال بی خیال شو ، تو بنگر که حال /چه بر ما رود بازی با پرتغال!
چلنگر:
_برانکو می گه با یکی فوت بال / با این تیم باحال می ریم تا فینال!
برانکو (متوجه ترجمه بی ربط چلنگر می شود):
چلنگر!چو هر دم تو باشی به بر / نیازی به دشمن ندارم دگر !
فصل سوم : رزم نامه ی علی دایی
فردوسی پور:
_الان پشت خطه کاپیتان دایی / همون که به زندان داده لاپایی!
علی دایی:
_منم هدزن تیم ملی داداش / تا صدسال دیگه می مونم باهاش
منم یار فیکس و همه ش در زمین /که ارث پدرجد من باشد این
فقط توپ به فرق سرم می رسه / از گردن به پایین من بی حسه
به آنگول و مکزیک و هم پرتغال / بگو دایی آمد واسه ضد حال
که دروازه شان غرق در گل کنم / با پشت سر و فرق گل کنم
محاله به باختن یه وخ تن بدیم / یا این که یه وخ تن به باختن بدیم
باید قبل از این که به میدون برم / تشکر کنم از پدر ، مادرم !
فصل چهارم : رزم دایی با مربی پرتغال
فردوسی پور:
_کچ پرتغال پشت خط معطله / بسی شاکی از این همه کل کله
مربی پرتغال (خطاب به دایی):
_تو را با گل و توپ فوتبال چه کار؟ /برو توی باغچه ات بشین گل بکار!
چلنگر:
_مربی می گه قبل بازی می یاد / یه کم فرصت پاچه خواری می خواد !
برانکو:
_من آنم که دایی بود بازی کن / بگو زود برو دایی را راضی کن!
چلنگر(خطاب به دایی ):
_ کچ پرتغال گف بگویم به تان / می یاد بهر خاراندن پاچه تان !
دایی:
_بگو وقت قبلی بگیره طرف / واسه پاچه خواری بره تو صف
به بازی چنانش زنم ضد حال / کز آلمان دود تا ته پرتغال !
طرفداران "صبا باتری"در اتاق فرمان (خارج از وزن ):
_بابا تو دیگه کی هسی / می گن علی دایی هسی !
فصل پنجم: ورود "ماکسیما" به رزمگاه:
ماکسیما(خارج از وزن شاهنامه ، شعری بر اساس ترانه "لکنت" بنیامین می خواند!)
_گاهی که با دایی جونم / می رم ونک چرخ می زنم
همه به من زل می زنن / چون که با یه سوپر منم
صداش تو اگزوز می پیچه / اسمش رو جا سویچه
پا که رو گازم می ذاره / پیچ می پیچه اون نمی پیچه
اگه منو دادادایی دودوباره نننننگازونه می می میرم
اگه یه وخ جاجای من پپپژو ببرونه می می میرم!
فصل ششم : آخر شاهنامه
فردوسی پور:
_الا ای شما که به جام آمدین / با پای خود این جا به دام آمدین
شما اینگیلیسا و آلمان اینا / تو ای برزیلا ای تو آرژانتینا
چو دایی بود سوپر استار ما / نیوشید این "بچه اخطار"ما
گلر گر شود جمع یازده تایی / یه گوشه ، سوراخی می یابد دایی
هزارتا "رونالدینیو"یا "بکام" / به قربان این کله ی با مرام
* * *
کنون چون سر آمد زمان نود / هپی اند شهنامه هم در رسد
چو شهنامه مان خوش شده آخرش / شده شخص فردوسی اسپانسرش!
در این لحظه یک سرود با صدای امیر تاجیک و با استفاده بهینه از اسامی کاوه ، آرش ، رستم ، سیاوش و ... پخش می شود.
ایران ایران ایران ایران
عزم وایمان ، فخر و آوازه است آنک
مرد و میدان ، کوه و دروازه است آنک
...........
به نقل از روزنامه نسیم جنوب(نوشته امید غضنفر)
سلام....................من اول شدم.
با عرض سلام و احترام : نیت بهرمندی از قلم زیبایت بود که نایل گردید... خدا کند کمی غیرت نشان دهند و این همه هزینه را هدر ندهند.... ایام به کام و موفق باشید.
سلام اقاسید
نمیدونم درمورداین پستت چی نظربدم
راستیش من نه ازفوتبال خوشم میادنه ازتیم فوتبال ایران
ولی درموردطنزت بایدبگم عالی بود
دزضمن جناب بی انصاف یه نظربه به وبلاگ مابنداز
ببین توی لیست دوستامی ولی من اینجااثری ازاسم وبلاگم نمی بینم
ای امان ازدست تو
......
ملالی نیس
موفق باشی
یاحق
یاهو
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام سید بزرگوار
بروز میکنید یه وقت خبر ندید
اولی که رفت چهارم شدم
سلام غریبه ی اشنا
ممنونم از مطالب عالی تون
این مطلب هم باید جالب و خواندنی باشه
میخونم
برمیگردم
پایدار باشید
التماس دعا-یاحق
یاهو
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام دوست محترم
مطلبتونو خوندم
جالب بود
ممنون
پایدار باشید
التماس دعا-یاحق
سلام
من نه از فوتبال خوشم میاد نه از تیم ملی طنز ورزشیو خوندم
به هر حال جالب بود زحمت کشیدین
موفق باشید
با با تو دیگه کی هستی چرا تازه من شناختمت
تو یه عجوبه ای
سلام سید محمود عجب شاهنامه ای بود حظ کردم مرحبا به این کارنامه ی دلیران ایران زمین
دوست عزیز عالی بود متشکرم
نمی دونم چرا یه آن دلم واسه فردوسی کبیر سوخت
البته فکر کنم اگه اون مرحومم الان تو قید حیات بودن حتما تو مایه هایه داستان اسفندیار روین تن واسه علی دایی هم یه حماسه می ساخت که هیچ نیرویی چه داخلی و خارجی منجر به این نمی شه که این شیر مرد میادین و ترک کنه و نسبت به کنایه و سخنی واکنشی نشون بده !!!
مرسی
خیلی باحال بود